اولیای محترم سوالاتی از کتاب علوم آماده کردم که به کتاب دانش آموزان به مرور زمان و با
پیشرفت هر درس چسبانده می شود
لطفا از این برگه ها به درستی نگهداری شود چون در صورت گم شدن و پاره شدن خود
دانش آموز مسئول است
پرسش کلاسی و مشق از سوالات درس ها فقط از این برگه ها خواهد بود
فایل مورد نظر هم برای دیگر همکاران گرامی در دسترس می باشد .
(همکاران گرامی لطفا با ذکر منبع استفاده کنید)
کلاس دوم دبستان شیفت بعد از ظهر بودم. باران تندی می بارید. یک چتر هفت رنگ دسته صورتی سوت دار آن روز صبح خریده بودم. وقتی به مدرسه رفتم، دلم می خواست با همان چتر زیبایم زیر باران بازی کنم؛ اما زنگ خورد. هر عقل سالمی تشخیص می داد که کلاس درس واجب تر از بازی زیر باران است. یادم نیست آن روز چه درسی آموزگارم به من آموخت؛ اما دلم هنوز زیر همان باران توی حیاط مدرسه جا مانده. بعد از آن روز شاید هزار بار دیگر باران باریده باشد و من صد بار دیگر چتر نو خریده باشم؛ اما آن حال خوب هشت سالگی هرگز تکرار نخواهد شد.
این اولین بدهکاری من به دلم بود که در خاطرم مانده. بعد از آن هر روز به اندازه ی تک تک ساعت های عمرم به دلم بدهکار ماندم. از ترس آنکه مبادا آنچه دلم می خواهد، پشیمانی به بار آورد، خیلی وقت ها سکوت اختیار کردم. اما حالا بعضی شب ها فکر می کنم اگر قرار بر این شود که من آمدن صبح فردا را نبینم ، چقدر پشیمانم از انجام ندادن کارهایی که حماقت نامیدمشان. حالا می دانم هر حال خوبی سن مخصوص به خودش را دارد ...
